20 آبان سالروز رحلت آيت الله حاج شيخ ميرزا خليل سروش محلاتي گرامی باد

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    http://s8.picofile.com/file/8274827676/8ad7f0e5_d386_4e91_a757_c28f0201c76c.jpg

    حضرت آيت الله حاج شيخ ميرزا خليل سروش محلاتي فرزند حسين در سال 1309 شمسي در محلات به دنيا آمد ،درهمان دوران كودكي ،عشق وعلاقه خاصي به مسائل معنوي نشان مي داد ،تحصيلات ابتدايي را در مكتب خانه هاي متداول آنروز ودر نزد مرحوم ميرزا علي اكبر عاشوري سپري كرد ،ده ساله بود كه شبها به خانه مادر بزرگ خود مي رفت ودر آنجا استراحت ميكرد تا هنگام اذان صبح ،همراه مادر بزرگ به مسجد برود ونماز صبح را به امامت عالم بزرگ شهربخواند .

    سيزده ساله بود كه مخفيانه به تحصيل علوم ديني مشغول شد و كتاب را زير لباس پنهان مي كرد تا بتواند خود را به كلاس درس مرحوم حاج شيخ جواد ناظري برساند .عطش علم در او به حدي بود كه ع

    ليرغم مخالفت پدر ،تصميم جدي براي مهاجرت به قم گرفت ودر حالي كه چهارده سال داشت ،با اعتكاف واعمال ام داود ،بالاخره موفق به كسب رضايت پدر گرديد .دوران طلبگي اش سرشار از شوق ونشاط ،وآكنده از عسرت وشدت شده بود .اودرحالي كه برخي دوستانش در اثر نا بساماني هاي مادي يا ناملايمات اجتماعي حوزه را ترك مي كردند، با استقامت و جديت در برابر مشكلات مقاومت ميكرد.

    فقر وتنگدستي باعث شد تا براي ادامه تحصیل به اراك هجرت کند ولي پس از مدتی تصمیم گرفت به قم بازگردد.ايشان مي فرمايد :برگشتيم وصبر كرديم ،تا حدود پنج سال را از جهت ماديت وهزينه زندگي با مشكلات طاقت فرسايي گذرانديم .

    دروس مقدمات وسطح را نزد حجج الاسلام اقايان صلواتي ،ستوده ،حاج آقا حسين رسولي محلاتي ،آيت الله نوري همداني ،آيت الله شهيد صدوقي ،ايت الله مشكيني ،آيت الله سيد محمد باقر سلطاني،آيت الله سيد عبد الجواد اصفهاني سپري نمودوسال اول دروس خارج را ازمحضر آيت الله بروجردي وسپس به مدت هفت سال از درس خارج فقه واصول امام رضوان الله علیه بهره مند شد .

    يكي از بزرگترين الطاف الهي در حق او كه تاپايان عمر ،زندگي اش را متحول کرد آشنایی اش با حضرت امام خميني(ره) است،.اولين جرقه اين آشنايي به زماني برميگردد كه حضرت امام در فصل تابستان به محلات آمده بودند . وي در آن زمان كمتر از پانزده سال داشت وهرچند نمي توانست از مباحث علمي امام استفاده كند ،ولي روح تشنه اش از مواعظ حضرت امام ،سيراب ميگرديد .

    مرحله دوم اين آشنايي ،به ده سال بعد بر مي گردد كه با حضور در حوزه درس فقه واصول حضرت امام ،افتخار شاگردي ان بزرگ مرد را پيدا می کند.اين دوره هشت ساله ،شاگرد راچنان شيفته استاد ميكند كه ایشان رابرهمه اقرانش در فقه وتقوي ،برتر ميبيند .اوبراي اين داوري ،به مجتهدان قم اكتفاء نمي كند ،بلكه با مقايسه تقريرات مكاسب محرمه آيت الله خويي با مباحث علمي حضرت امام در باب مكاسب محرمه ،استاد خويش را در فقاهت از نظر عمق فكر ودقت نظر ،برهمگان ترجيح مي دهد.

    مرحله سوم ارادت به امام خميني(ره)،به زمان ارتحال آيت الله بروجردي بر مي گردد ودر حالي كه بسياري از طلاب وفضلاي حوزه ،براي تبليغ مرجعيت ديگران تلاش مي كنند ،او همه همت خود را براي معرفي امام به كار مي گيرد .

    در آن فضاي رقابتي ،كه حضرت امام از هرگونه مشاركت در آن گريزان بود ،اين مريد مخلص ،از نادر كساني است كه با تعداد اندكي از دوستانش زعامت امام خميني را مطرح وبرای نخستین بار اقدام به چاپ وانتشار رساله عملیه ایشان می نمایند.

    نامه اي كه امام خميني در سال 1342براي اهالي راوند كاشان نوشتند ودر آن با درخواست واصرار آنان براي هجرت ايشان به آن منطقه-عليرغم ميل خود –موافقت نمودند ،حاکی ازلطف ومحبت استاد باين شاگرد خويش است:

    «گرچه حوزه علميه قم به وجود مثل ايشان نياز دارد واز غيبت ايشان متاثرم،لكن تقاضاي اهالي متدين را بر تقاضا وميل خود مقدم داشته ،اميد است از اخلاق وعلم وبيانات ايشان اتفاده كامل نموده واز ايشان قدر داني نماييد واحترامات ايشان را مراعات نمايئد كه موجب رضايت خداي تعالي وتشكر حقير خواهد بود.»

    در مجموعه مكتوبات حضرت امام كه در« صحيفه امام » به چاپ رسيده است ،اين گونه اظها رلطف ومحبت ،جنبه ويژه واستثنايي دارد.تيزبيني وهوشياري اين شاگرد، والتزام وتعهدش به ديدگاههاي حضرت امام ، موجب آن گرديد كه نيم قرن حيات سياسي واجتماعي وي ،از آسيب وانحراف مصون بماند ،اوكه در مكتب رح الله ، درس صدق وصفا آموخته بود ، ميگفت:در مدت 17 سال درقم ،نتوانستم خودم را راضي كنم وحتي يك بار در نماز جماعت برخي از مدعيان مرجعيت شركت كنم .!

    از سوي ديگر ،همان حال وهواي دوران طلبگي در اوزنده مانده بود و هنوز هم در فضاي فكري دهه 40تنفس مي كرد !لذا سوابق چهره ها وشخصيت ها از خاطرش محو نگرديده وبر مبناي همان سوابق ،درباره آنان قضاوت مي كرد ،از این رو حاظر نبود از کسانی که ديروز در حاشيه مدعياتن مرجعيت ،قرار داشتند ،ترويج نمايد ومواضع آنان را در برابر حضرت امام ناديده بگيرد .!

    چون به اصول ومبا ني انديشه امام ،از عمق جان اعتقاد داشت ،در طوفان هاي قبل ازپيروزي انقلاب ،ودر حوادث پس از آن ،با استقامت همان خط را ادامه داد ،پس از خرداد 76در برابرجريانات افراطي سياسي وفرهنگي با هوشياري مقاومت كرد وچه اينكه پس از تيرماه 84 هم در برابر جريانات عوام زدگي با شجاعت ايستادگي نمود.

    مردم داري در منطق اوبه معني پيروي از عوام وسكوت در برابرافكار جاهلانه نبود ،واز اين رو گاه به دوستان خود كه مصلحت انديشي كرده وسكوت مي كردند ،اعتراض داشت. خدمات 40 ساله اش در منطقه نارمك تهران ،داستان مفصلي است از اخلاص وخدمت او به خلق كه در اينجاحتي نمي توان فهرستي از آن راارائه كرد .

    سرانجام افتا ب زندگي 78 ساله آن عالم وارسته كه به حقيقت شرح وتفضيل صدق وصفا بود در تاريخ 20 آبان 1387 (مصادف با ميلاد آقا علي بن موسي الرضا (عليه السلام ) غروب كرد وپیکر مطهرش در جوار حضرت فاطمه معصومه (س) آرام گرفت .روحش شاد ويادش گرامي باد.

    راوند در رهگذر تاریخ...
    ما را در سایت راوند در رهگذر تاریخ دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : rahavanda بازدید : 319 تاريخ : يکشنبه 5 دی 1395 ساعت: 4:36